روشنفکر/ یکی از بارزترین ویژگی های سیاست مدرن، پذیرش خواهی همگانی آن است. سیاستمدارِ مدرن، دوست می دارد که برنامه های سیاسی حزب اش، فراگير و همه پذیرباشد. در کشورهای دموکراتیک، سیاستمداران برنامه های سیاسی حزب های خود را مردم پسند می خواهند و با ارائه آن برنامه ها در مانیفست های انتخاباتی خود، برآن می شوند که پذیرش همگانی را پشتوانه کنش ها و کرداراهای سیاسی دولت خویش سازند. این پذیره که دولت باید مشروعیت خود را از مردمی بگیرد که آزادانه و با اختیار خود در همه پرسی انتخابات شرکت می کنند، رویدادی مدرن و تاریخی ست. پیش تر، مشروعیت حکومت ها، ریشه در گفتمان هايی مانند؛ «مشّیتِ الهی»، خاک و یا خون داشت و سیاست ابزاری برای پایداری حکومت در برابر فشارهای مردمی بود.1 ما سیاستِ مدرن، خود شیوه کنترل فشارهای گوناگونی ست که گروه های مختلف در راستای اهداف گروه و صنف و دسته و رسته خود به دولت وارد می آورند. پس دولت مدرن را می توان، میداندار و کارگردان مجموعه ای ناهمایند و گاه ناسازگار از گروه های گوناگون فشار دانست و سیاست را ابزار رهنوردی و هدف یابی در میان فشار این گروهها.
همه دولت های لیبرال و دموکراتیک کنونی، پشتوانه مردمی را سرچشمه مشروعیت خود می دانند وپنداره ها و انگاره های همگانی درباره خود را بارزترین سنجه میزان موفقیت برنامه ها ی خود می شمارند. چنین است که برخلاف آنچه برخی می پندارند، سیاست ماکیاولی را نه آغازدوره سیاست مدرن، که پایان روزگار سیاست کهن باید دانست. دولت های مدرن، هماره با یادآوری آراء خود، فرمان مردم را اساس کارهای خویش می دانند و واتاب باور همگانی را برترین گواه برراستی برنامه های خود می پندارند.
پنداره همخوانی برنامه های دولت و خواست های مردم را رسانه های سیاسی، هر روز پرنماتر می کنند و همه پرسی های آسان و آنی که با فشار دکمه ای یا کلیکی روی می دهد، انتظار مردم را در کشورهای غربی بالا برده است. پیدایش رسانه های آنی و آسانیاب مانند تلویزیون های ماهواره ای، اینترنت، موبایل، فکس و پیام گیر، جهان را در دیدرس بیشتر مردم جهان قرار داده است و آنان را به داوری درباره رویدادهای آن می کشاند. روزگاری ارتش انگلیس، مرزهای کشور پهناوری چون هندوستان را می بست و با بسیاری از هندوان بیگانه ستیز، آن چنان می کرد که جانیان ِ روانی با قربانیان خود در کمینگاه های جنگلی. همزمان با این درندگی، روزنامه های انگلیسی و انگلیسی- پناه نیز از آبادسازی انگلیسی ها در هندوستان و آزاد سازی زنان و بردگان و تهیدستان در آن سرزمین می نوشتند. اما امروزه تلویزیون های ماهواره ای، بینندگان خود را هر شب و روز و گاه و بی گاه به میدان های نبردها و کارزارهای جهانی می کشانند و گاه پیش تر از آن که حادثه ای رخ دهد، در آن میدانها در کمین حادنه می نشینند تا رویدادی را زنده گزارش کنند.
درگیری جهانیان در درگیری های جهان، غولی از بند رسته است که خواب شیرین خودکامگان را سخت آشفته کرده است. خودکامگی، نیاز به پنهان کاری دارد و در بی خبری همگانی پا می گیرد و جا خوش می کند. حکومت های خودکامه، بیشتر همَ- و- غم خود را در دور نگاه داشتن مردم از سیاست بکار می گیرند و هیچ چیزی را هراسناکتر از درگیری همگانی در برنامههای سیاسی نمی دانند. چنین است که آنان رویدادها و روندهایی که می تواند این درگیری را دامن زند، خوش نمی دارند. وبلاگ نویسی، در کشورهای آزاد، چیزی فراتر از گشودن دفتر خاطرات فردی در برابر چشم دیگران نیست. اما همین ابزار ساده در کشورهای دیگر، رسانه ای پرتوان و کنترل ناپذیر می شود. رسانه ای که می تواند بردانش و توقع کسانی را که درگیر آنند، افزایش دهد، اما سر ِ برخی از آنان را نیز برباد دهد.