روشنفکر/ «فیدل کاسترو» (۲۰۱۶-۱۹۲۶) انقلابی پرشور قرن بیستم و رهبر انقلاب کوبا بعد از سالها مبارزه با بیماری، در واپسین لحظات شامگاه پنجم آذر ۱۳۹۵ در سن نود سالگی درگذشت.
او که به همراه «ارنست چه گوارا»، در سال ۱۹۵۹ طی انقلابی موفق به ساقط کردن دیکتاتوری «باتیستا» گشت، تا سالها یکی از مشهورترین شخصیتهای سیاسی بود که بسیاری او را در گوشه-گوشهی دنیا بهخاطر پافشاری بر مواضع و سخنرانیهای چند ساعتهاش به یاد میآورند.
او در خانوادهای ثروتمند پا به زندگی گشود ولی به عنوان یک حقوقدان انقلابی از طبقه اجتماعی خود برید تا رهبر انقلاب تهیدستان کوبا گردد. به همان اندازه که طرفداران بسیاری میان چپ های جهان دارد همان قدر نیز منتقدانی هستند که او را یک دیکتاتور بیچون و چرا مینامند. اما آنچه مسلم است؛ او از نسل رهبران بزرگ و پر سر و صدای قرن بیستم بود که در همسایگی جنوبی ایالات متحمده امریکا، در چالش مداوم با این کشور، توجه بسیاری را در جهان به خود جلب کرد.
بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ با حمایت مستقیم شوروی سابق در تقابل با امریکای تحت رهبری «جان- اف-کندی»، یکی از دورههای بحرانی تقابل بلوک غرب و شرق بود که بالاخره با پا پس کشیدن شوروی و کوبا ختم به خیر شد تا از آغاز یک جنگ اتمی ویرانگر جلوگیری شود.
کاسترو در سال ۲۰۰۶ به سبب بیماری قدرت را به برادرش «رائول کاسترو» سپرد که این انتصاب خانوادگی موجب شد تا همواره مورد انتقاد بسیاری در سراسر جهان قرار گیرد.
میراث او یک سیستم آموزش، بهداشت عمومی و مسکن رایگان و قابل تحسین بود که با رکود اقتصادی مزمن کوبا، تحت تحریم های مضاعف امریکا، تناسبی نداشت.
یک از انتقاداتی که همواره به او وارد است، ارتباطات و سفرهایی است که او به جمهوری اسلامی داشته و از همین رو باعث گشته تا بسیاری از ایرانیان مخالف با حکومت اسلامی، خاطره خوبی از وی نداشته باشند. و صد البته که این انتقاد بجا و به حق میباشد.