روشنفکر/ پیروزی «دونالد ترامپ» اگرچه پیامدهای متفاوتی با تجربیات قبلی دارد اما آنچه مسلم است؛ دیگر نمیتوان به موسسات نظرسنجی به این سادگی اعتماد کرد. درطول این سالها شاهد آن بودهایم که بهکرات نتایج نظرسنجیها با نتایج انتخاباتهای متعدد، درتضاد بوده است. از اینرو هر کسی حق دارد به خود اجازه دهد که اینگونه فکر کند: اغلب نظرسنجیها از همان ابتدا بر مبنای سفارش بوده و برخی میخواهند از این طریق بر فرایندهای جاری اثر گذاشته و بهنحوی داخل در ذهن و رفتار تودههای انسانی گردند.
افزون برآن؛ شاهد آنیم که طیفی از تحلیلگران سیاسی در یکی و دو دهه اخیر از دل رسانههای پرمخاطب سر برون آوردهاند که نه یکبار و نه دوبار بلکه دهها بار در تحلیل مسایل سیاسی دچار خطای فاحش گشتهاند ولی باز به حضور خود در عرصهی تحلیل رویدادها، ادامه میدهند. براستی این رویکرد ناشی از چه میباشد؟ مگر غیر این است که باندها و الیگارشهای سیاسی و اقتصادی با گرایشهای متفاوت، رسانهها را در خدمت خود گرفتهاند تا آنچه را که از قبل میخواهند به خورد باور همگانی تزریق کنند. این درحالی است که «گزارشگران بدون مرز» طی گزارشی به این رویکرد، اشاره صریح داشته است.
مساله به اینجا ختم نمیشود چراکه چنین رویکردی در نزد ایرانیان نیز بهطور ملموسی به چشم میآید. بهدیگر سخن؛ رسانههای فارسیِ داخلی و خارجی نیز دقیقا پیرو چنین خط و مشی هستند.
اینان؛ روشنفکر قلابی ساخته و تحلیلگر سفارشی میآفرینند. از کلاه مستبد، گاندی بیرون آورده و جنایتکار را قهرمان معرفی میکنند و صد بندبازیِ رسانهای دیگر…
اما تاسف بارتر اینکه؛ چطور برخی به رغم اینکه بارها تحلیلهایشان به عمد و یا به سهو به خطا منجر شده، باز با جرات، روی گشاده و لبهای خندان، به کار خود ادامه میدهند. براستی این شجاعت و تهور ناشی از چیست؟!