روشنفکر/ در خبرها آمده است که «هواپیماهای روسی و سوری، دستکم ۶۰ بار شهر حلب را بمباران کردهاند» بطوریکه بسیاری از دولتهای غربی از آن بعنوان «جنایت جنگی» یا «جنایت علیه بشریّت» یاد کردهاند. شهر حلب (مانندنیشابورِ ما) تاریخ خونین وپُرغُصّهای دارد چون بخاطر موقعیّت ممتازِ بازرگانی و تدارکاتی، بارها مورد حملات و هجومهای ویرانگر اقوام مختلف بوده است.
حلب بخاطرداشتن بناهای تاریخی و بازارهای قدیمی،یکی ازشگفت انگیزترین شهرهای خاورمیانه است وبسیاری ازآثارتاریخی آن بعنوان«میراث تاریخ وتمدّن بشری» توسط یونسکو به ثبت رسیده است.ازدیرباز این شهر محل سکونت اقوام مختلف بودبطوریکه درقرن 8هجری/14میلادی شهرحلب،مسکن و مأوای بسیاری از ایرانی هاوترک زبانان بود،بهمین جهت،پس ازقتل رهبرحروفیان(فضل الله نعیمی استرآبادی)وتعقیب و آزارشریعتمداران،عمادالدین نسیمی-شاعر و متفکربرجستهء حروفیان-به حَلَب گریخته بودو بخاطرحضورایرانی ها وترک زبانان،نسیمی توانست درحلب به تبلیغ عقاید«انسان-خدائی» و نشرِشعرهایش بپردازد.
درسال هائیکه مشغول تکمیل رسالهء دانشگاهی ام دربارهء«جنبش حروفیان» و «عمادالدین نسیمی» بودم،به توصیهء استادم پروفسور«Jean Calmard»قرارشدتابرای یک«تحقیق میدانی» وبازدیدازمحل قتلِ فجیعِ نسیمی در «ارک تاریخی حلب»و بازدیدازآرامگاه وی،به حلب سفرکنم.
ولی باهمهء عشق و اشتیاقم- بخاطرروابط حَسَنهء جمهوری اسلامی بادولت سوریه و احتمال وجودخطراتی-ازاین سفرپرهیزکردم…حالا می بینم که ازحَلَب،این«نگین شهرهای عربی»،جز ویرانه ای باقی نمانده است…بابُغضی درگلو،شعر«جُغدجنگِِ»ملک الشعرای بهاررا زمزمه می کنم:
فغان زجنگ وُ مُرغوای او
که تاابد بُریده باد نای او
ُبریده باد نای او وُ تاابد
گسسته وُ شکسته،پرّ وُ پای او
2مهرماه 1395=23 سپتامبر
از تارنمای علی میرفطروس