روشنفکر/ روزی نیست که رسانههای ارتباط جمعی به خبری از بروز پدیده فساد اقتصادی، بالا رفتن نرخ فقر و دهها مولفه اینچنینی، اشاره نکنند. به دیگر سخن؛ گوش و چشم ما ایرانیان به این رویکرد عادت کرده و بعضا ممکن است از کنار آن به سادگی نیز بگذریم. این در حالی است که تداوم چنین رویکردی به از هم گسیختگی اجتماعی، نابودی زیر ساختهای اقتصادی- اجتماعی و توسعه فقر مطلق انجامیده و خواهد انجامید.
آینهی تمام قد این بحران را میتوان در صفحات رسانههای ارتباط جمعی، مشاهده میدانی در عرصه عمومی و حتی آمارهای دولتی، مشاهده کرد.
افزون برآن؛ بعد از استقرار حکومت اسلامی و به خصوص بعد از پایان جنگ هشت ساله، قشری در جامعه ای ایرانی شکل گرفته که به زحمت میتوان آن را با متددهای علوم اجتماعی، مورد ارزیابی قرار داد. اما آنچه مسلام است؛ این قشر نوظهور که از قِبل رانتهای حکومتی سر برآورده، مانند خورهای به جانِ روح و روان وجدان جمعیِ جامعه افتاده است.
بروز و تداوم حضور و فعالیت این قشر به اصطلاح تازه به دوران رسیده، بیش از هرزمانی موجبات تقویت حس تبعیض، نابرابری رادر بین توده مردم فراهم آورده است.
این رویکرد وقتی بغرنج تر میگردد که منتسبان و بهرهمندان از ثروت ملی، با بروز و خودنمایی در عرصه همگانی و نیز شبکههای اجتماعی، بیش از گذشته باعث تاثر و شوربختی تودههای کم بضاعت را، فراهم میکنند. کافی است سری به شبکههای اجتماعی و پیجهای منتسب به این جریان بزنید و ببینید که این بهرهمندانِ مطلق از ثروت ملی چگونه و چطور در جلوی چشمان تودههای محروم اجتماع، خود نمایی کرده و بدون اندک شرم و حیایی ثروتهای بادآورده از رانتهای حکومتی را به رخ مردم میکشند.
جالبتر اینکه این قشر نوظهور، منتسب به اقشار روحانی، نظامیان حکومتی و مدیران دولتی میباشند که رشد و حیات خود را در بستر شکلگیری این نظام آغاز و هویت بخشیدهاند.
به عبارتی دیگر؛ اینان در سی و هفت سال پیش از لایهای برخاستهاند که با شعار رفع تبعیض و فقر، عروس قدرت را به حجله عزای ملت برده و اکنون همان ملت را به یکی از محرومترین مردمان دنیا، تبدیل کردهاند.
ملتی که می توانست به واسطه ثروت های طبیعی و منابع انسانی غنی بر تارَک مردمان منطقه نشیند!.
نکته قابل توجه اینکه؛ قشر مذکور حتی حاضر نیست اندکی از فزون خواهیهای طبقاتی خویش را کنار گذاشته و همچنان روز به روز بر دامنهی حرص و آزِ خود میافزاید.
اما آنچه مسلم است؛ چنین رویکردهایی به رغم اینکه توانسته باعث از هم گسیختگی اجتماعی در جامعه ایرانی گردد، ولی در آیندهای نه چندان دور میتواند سببی گردد برای یک موضعگیری مشترک و حرکت به سمت یک جنبش فراگیر در جهت فروپاشاندنِ سیستمی که کمر به نابودی مردمانش بسته است.