روشنفکر/ استقرار و پرواز هواپیماهای روسی از پایگاه هوایی همدان، جهت عملیات نظامی در سوریه، اگرچه در رسانههای فارسی زبان دنیا سر و صدای زیادی بپا کرده است، اما واقعیت ایناست که روسیه سالهاست تحت پوشش پروژههای نظامی مشترک، جای پای خود را در خاک کشورمان محکم کرده و به عنوان یک رفیق و یار استراتژیک برای ایران شناخته میشود.
افزون برآن ساختار حکومتی ایران با مختصات فعلیاش دقیقا جزو عمق استراتژیک روسیه محسوب میگردد.
ناگفته نماند که رجب صفراوف «رییس مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه» که بازتاب دهنده سیاست های دولت روسیه نسبت به ایران میباشد، در طول مذاکرات هسته ای در صدای امریکا، به طور ضمنی بیان کرده بود که ایران به مثابه خط قرمز سیاست های خاورمیانهای روسیه است و سقوط جمهوری اسلامی یعنی پایان نفوذ منطقهای روسیه.
ازاینرو نگاه استراتژیک روسیه به ایران، بر محور یاد شده، سبب گشته تا حاکمان جمهوری اسلامی، با جسارت بیشتری، به حیات استبدادی خویش ادامه دهند.
این در حالی است که ترکیه متحد استراتژیک غرب، چند هفته قبل از کودتای اخیر و بعد از آن، عملا به جبهه روسیه و ایران پیوسته است.
اتحاد شوم و نامبارک این سه قدرت منطقهای نه تنها خطری برای صلح جهانی است بلکه به عنوان سد بزرگی برای دموکراتیزه کردن منطقه، تلقی میگردد.
متاسفانه غرب در طول این سالها به خصوص در یک دههی اخیر به جای حمایت از نیروهای سکولار در ترکیه، به زعم خویش میپنداشت که می تواند با نوعی از اسلام گرایان معتدل چون اردوغان،به توافق و اتحاد برسد. تحولات اخیر نشان از این واقعیت دارد که این فرضیه غلط از آب درآمده است.
شرایط اخیر و توافقات ضمنی بین سه دولتی که اشتیاق زیادی به روشهای سرکوبگرانه، در تداوم حاکمیت خویش دارند، درس بزرگی است برای سیاستمداران غربی تا برای گسترش و تکوین صلح منطقه ای و جهانی، به نیروهای غیرسکولار اعتماد نکنند. چراکه تنها سکولارها هستند که بطور ذاتی توان تطبیق با فرایندهای مدرن بشری در عرصه قدرت سیاسی را دارا می باشند.
لازم به یادآوری است که اقتصاد محوری و سودگرایی محض در روابط بینالملل، و عدم واکنش صریح و قاطع نسبت به نظام های مستبد مذهبی، موجب شده تا خاورمیانه در طول این سالها به پایتخت بزرگ خشونت و ترویج تروریسم تبدیل گردد.