روشنفکر/ ایران زادگاه یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است و می توان ردپای عناصر فرهنگی آن را در بسیاری از آثار کلاسیک و مدرن جهان به وضوح و روشنی رویت نمود. آثار ادبی کلاسیک ایران و همچنین تاریخ پرفراز و نشیب آن، از عناصر برجستهای میباشند که دستمایه آثار بزرگ ادبی جهان گشتهاند. ادبیات غنی و کلاسیک فرانسه نیز از این قائده مستثنی نیست. زندهیاد«شجاعالدین شفا» از پژوهشگران و نویسندگان برجسته ایرانی بود که به طور خاص به روی این موضوع کار کرده است. نوشتار پیشرو حاصل نقطهای کوچک از کوششهای اوست که در ادامه میآید.
شجاع الدین شفا/ دوشادوش این«کتابهای روز » در همین دوره یعنی در نیمه دوم قرن هفدهم، شاهکارهای ادبی و هنری بزرگی مربوط به ایران بوجود آمد که همه آنها هنوز هم از عالیترین شاهکارهای ادب و هنر و فرانسه محسوب میشوند و تقریبا موضوع تمام آنها مربوط به ایران باستان و مفاخر آنست، زیرا این دوره در فرانسه مصادف با عصر پر جلال لوئی چهاردهم بود که دوره عظمت و شکوه بینظیری در تاریخ فرا نسه و همهٔ اروپا بود، و طبعاً شعرا و درام نویسها و نویسندگان این عصر برای آثار خود به سراغ در بارها و پادشاهان با عظمت گذشته و وقایع مهم تاریخی میرفتند که دو تاريخ ایران و روم، منبع پایان ناپذیرآن بود. در این دوره بودکه ایران بهصورتهای مختلف، پا به صحنهٔ تئاتر فرانسه گذاشت.
اولین اثردراماتیک بزرگ و مربوط به ایران، تراژدی معروف Corrieille شاهزاده خانم اشکانیRodogune, Princesse des Parthes بود که یکی از عالیترین آثار ادبیات و هنر کلاسیک فرانسه است و خود «کرنی» یکجا آنرا بهترین اثر خویش دانسته است . این تراژدی که در سال ۹۹۶ به صحنه آمد و آنرا «طلیعهٔ جنبه قهرمانی» و خارقالعاده آثار کرنی شمردهاند، شرح پیروزی مهرداد کبیر اشکانی و شکست سلوکی ها (جانشینان اسکندر) بهدست پارتها است. و نمایش آن با چنان موفقیتی مواجه شد که پردهٔ پنجم آن را هنوز «زیبایی بالاتر از حد بشری» توصیف میکنند»
سه سال بعد، در ۱۹۶۸ ، تراژدی دیگری بنام خسرو Cosroés پا بهصحنهٔ تئاتر گذاشت، این تراژدی کلاسیک که از شاهکارهای Rotrou یکی از سه نویسنده درجهٔ اول تراژدی فرانسه (کرنی ، روترو و راسین) بهشمار میرود، و از حیث صحنهپردازی تئاتر آنرا کمنظیرشمردهاند، صحنهای از تاریخ ایران درآخر دوران سلطنت شاهنشاه ساسانی است.
تراژدی «خسرو» که نمایش آن با موفقیت فراوان مواجه شد، یک اثر پر از انتریک و توطئه آمیخته با عشق و انتقام و کینه و گذشت و فداکاری است که «رترو» در واقع آنرا وسیله انتقاد ضمنی از دسیسهبازیهای نهانی دربار فرانسه برشمردهاست.
سومین اثر دراماتیلث برجسته مربوط به ایران، در سال۱۶۷۴ بنام Suréna, Général des Parthes توسط کرنی نوشته شده و به صحنه تئاتر آمد. تراژدی سورنا شرح یکی از پرافتخارترین صفحات تاریخ ایران باستان، یعنی شکست کراسوس سردار معروف روم و لژیونهای برگزیده رومی است که تحت فرمان او برای سرکوبی اشکانیان با تجهیزات بسیار به آسیا آمدند، ولی سورنا، سردار بزرگ اشکانی، با سپاهی که تعداد فقرات آن بسیار کمتر از رومیان بود، آنها را به صحراهای بی آب و علف کشانید و با شیوه جنگ و گریز، خاص سواران اشکانی فرسوده کرد و بالاخره تیراندازان پارت چنان سربازان رومی را تار و مار و نابودکردند که تاریخ روم تا آنروز، نظیر چنین فاجعهای رابیاد نداشت. خود کراسوس دراین جنگ کشته شده و خبر این فاجعه بطوری روم را به وحشت افکند که در روم، عزای عمومی اعلام شد و بهقول «رونه گروسه»، تا مدتی هروقت یک مادر رومی میخواست بچهٔ خود را بترساند، به او میگفت:ترا پیش پارتها میفرستم. داستان تیراندازی پارتی که در ادبیات غربی به صورت ضرب المثل درآمده ، مربوط به همین واقعه تاریخی است که «کرنی» آنرا با یک ماجرای عاشقانه و غمانگیز، که آخر به مرگ قهرمانان آن پایان مییابد، درآمیخته است.
در فاصلهٔ نمایش دو تراژدی خسرو و سورنا، یک اثر ادبی برجسته، بصورت یک کتاب مفصل ۹ جلدی، بنام کورش کبیر Le Grand Cyrus توسط خانم نویسندهٔ معروف فرانسوی. atiéryاMIgciernoiseile de Sc منتشر شد که سر و صدای بسیار پدیدآورد، زیرا در لفافه، حاوی انتقاد بسیار سختی نسبت بهجامعه فرانسوی آن روز بود. در این کتاب، «مادموازل دو اسکودری » قهرمانانی ایرانی آفریده بود که در واقع شخصیتهای برجسته دوره خود او بودند، و هر یک از آنها در لباس عاریتی خود، بهآسانی قابل شناخته شدن بودند. حتی خود این خانم نیز بنام «سافو» در این داستان نقش مهمی بر عهده داشت، ولی آن قسمت که مربوط به کوورش بود همه جا با تجلیل و تحسین فراوان آمیخته بود. انتشار این کتاب با موافقت و مخالفت بسیار مواجه شد. بسیاری آنرا از عالیترین آثار ادبی و انتقادی شمردند. و بعضی نیز مانند «بوالو»، شدیداً بدان حمله بردند، ولی بهرحال، نشر آن رابطه معنوی فرانسویان روشنفکر آن عصر را با ایران زیادتر کرد .
آخرین اثر هنری و ادبی بزرگ مربوط به ایران در قرن هفدهم، تراژدی معروف Esther بود که شاید، از یکی دو تراژدی Racine گذشته، عالیترین اثر ادبی و هنری این قهرمان بزرگ ادب کلاسیک فرانسه باشد ، «سنت بوو» مننقد معروف فرانسوی: این تراژدی را جذابترین، آسمانیترین و لطیفترین نغمه پردازی این قریحه بدیع دانسته است.
تراژدی «استر» که سراسر آن در ایران، در دربار خشایارشا میگذارد، تاریخچهای پر از لطف و عشق و گذشت است که «راسین» آنرا از کتاب « استر» تورات نقل کرده، منتها بهسلیقه خود روحیه قهرمانان آنرا تغییر داده، یعنی خشایارشا را بیش از هر چیز پادشاهی ظریف و حساس و با نزاکت و استر را که در تورات زنی حسابگر و دسیسه جو و تقریباً هوسباز است، دختری معصوم و احساساتی و پاک جلوه داده است . راسین سه تراژدی مهم دیگر بنام «اسکندر کبیر»، «مهرداد» و «بایزید» دارد که هر سه کم و بیش مربوط به ایران میباشند