روشنفکر/ ۱۴ مرداد ماه ۱۲۸۵، مصادف است با یکصد و دهمین سالگرد امضای فرمان مشروطیت، توسط مظفرالدین شاه قاجار. فرمان مذکور حاصل یکی از انقلابهای کلاسیک و کبیرِ تاریخِ سیاسیِ جهان میباشد.
دراین حرکت بزرگ اجتماعی- انقلابی، مردم ایران بعد از قرنها، بواسطهی جهد و کوشش فراوان، خود را از یوغ سلطنتِ مطلقه، خارج و با نگاه به فرآیندهای مدرن، به تاسیس «مجلس شورای ملی» و «عدالتخانه» روی آوردند.
مشروطیت را میتوان سرآغاز یک تاریخ و شروع زندگانیِ ایرانیان بر خلاف سنت های سیاسی- مذهبیِ گذشته، قلمداد کرد. روشنفکران که موتور حرکت و راهبر فکری این جنبش بزرگ سیاسی- اجتماعی بودند، در این راه بیشترین کوشش را کرده تا روحانیت و بازار نتوانند صرفا به منافع صنفی و طبقاتی خود دستیابند. و اتفاقا بیشترین هزینه نیز از سوی ایشان در پیروزی این حرکت عظیم و شگرف، صرف گشت.
اما آنچه مسلم است استبداد حاکم همراه با برخی از روحانیون متحجر چون «شیخ فضلالله نوری» به رغم همراهیِ اولیه، بتدریج سعیکردند تا از اصالتِ واقعیِ این حرکت بکاهند. بعد از تشکیل اولین مجلس شورای ملی، شیخ فضلالله نوری به همراه «محمدعلی میرزا»، شاه تازه به تخت نشسته، کوشیدند تا با مطرح کردن «مشروطهی مشروعه» به طور علنی دستاوردهای این انقلابِ بیمانند را به چالش بکشند.
«فضلالله» آن شیخِ مرتجع، با اضافه کردن بندی به متمم قانون اساسی مشروطه، شرایطی را فراهم آورد تا مصوبات مجلس بعداز تایید پنج مجتهد و فقیه، به صورت قانون و مصوبهی لازم الاجرا درآید. دقیقا چیزی چون شورای نگهبان که امروزه جمهوری اسلامی از آن برای نادیده گرفتن مطالبات بدیهی و طبیعی مردم بهره میبرد.
استبداد به همراه روحانیونی که توانِ برتریِ قانون و اراده عمومی را برنمیتابید، با به توپ بستن مجلس در دوم تیرماه ۱۲۸۷ و کشتار وحشیانهی بسیاری از روزنامهنگاران و روشنفکران، چند صباح دیگر به استبداد خویش ادامه داد که از آن به عنوان «استبداد صغیر» در تاریخ، نام برده میشود.
اگرچه این دوره فطرت، دیری نمیپاید و نیروهای آزادیخواه باتجدید قوا از دوسو و ازجانب مشروطهخواهان گیلانی و اصفهانی، تهران را فتح کرده و تومار محمدعلی میرزا و شیخ فضل الله را در هم میپیچند. عاقبت شاه ناکام به تبعید رفته و شیخ فضلالله نیز بردار میشود.
در آخر باید یادآور شد که مشروطه آغاز یک تاریخ و نقطهی عطفی در تاریخ ایران برشمرده میشود، چراکه برای اولین بار ایرانیان متوجه این نکته گشتند که میتوانند سرنوشت خود را با دستان خویش رقم زنند و با اتکا بر فرایندهای سکولار و دموکراتیک به حیات خویش در دنیای مدرن ادامه دهند. اگرچه این کوشش بیش از صد سال است که ادامه داشته و هنوز مردم ایران نتواستهاند از زیر یوغ استبداد خارج گردند اما مشروطه چراغی شد در این راه که میتوان با کوشش و جهد مضاعف به آرزوهای خود مبنی بر یک نظام دموکراتیک و سکولار، دست یافت.