اینروزها هرچه بلا سر این مملکت میآید، به گردن سکولارها،سوسیالیستها،لیبرالهاو…و تکنوکراتها انداخته میشود،
محسن رضایی ناکام همیشگیِ عرصهی سیاست و بازگردانده شده به سپاه، در عرایض جدید خود: «تحریم» و «کارشکنی لیبرالها» و «تکنوکراتها» را به عنوان عوامل اصلیِ عادی نبودن وضعیتِ اقصادی کشور نام میبرد.
آدمی دچار بهت و حیران میگردد از این نکته که آیا تکنوکراتی و یا لیبرالی در ساخت و بافت حاکمیت وجود دارد تا نابسامانیهای کشور را متوجه آنان ساخت؟
این روزها واژهها و مفاهیم به طرز عجیبی تغییر هویت داده شده و از کسانی به عنوان لیبرال و تکنوکرات یاد برده میشود که نه تنها هیچ سنخیتی با این مفاهیم ندارند بلکه در تضاد و تنافر کامل با آنها قرار دارند. ناگفته نماند که تکنوکرات، لیبرال و سایر مفاهیم اینچنینی در علوم اجتماعی تعریفی خاص و معین دارند که هرگز در ظرف ذهن کارکزاران این نظام جای نمیگیرند.
با این وجود، روشنفکران و اساتید برجستهی دانشگاهی که عملا خانه نشین شدهاند و برخی هم که هرازگاهی، نقدی را متوجه رفتار حاکمیت میکنند، به انحای گوناگون مورد آزار و اذیت قرارگرفته و یا اساسا گوشی برای شنیدن صدای ایشان وجود ندارد.
سوال اساسی این است که این آقایان تکنوکرات و لیبرالی که محسن رضایی از آن ها نام میبرد چه کسانیاند تا ما آنها را به فرهنگ متفکران سده بیست و یکم، اضافه کنیم!
تهیه شده در گروه نگاه روشنفکر